ساحلنشینان دریای پارس؛ نخستین مبتکران رویدادهای دریانوردی جهان
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۳۳۷۵
سازمان بین المللی دریانوردی ( آیمو) آخرین روزهای سپتامبر سال میلادی معادل دهه نخست مهرماه در تقویم هجری خورشیدی را به عنوان هفته ملی گرامیداشت صنعت دریانوردی و بهانه ای برای پاسداشت کنشگران صنعت پیشران اقتصاد دنیا یعنی حمل و نقل دریایی( با سهم ۹۰درصدی در ترابری کالاها و محصولات مورد نیاز زیست انسان ها) نامگذاری کرده و مرسوم است که کشورهای عضو این سازمان بین المللی، در یکی از روزهای همین هفته، آیین پاسداشت روز جهانی دریانوردی را با نگاهی به راهبردهای اعلامی از سوی آیمو و با تکیه با داشته های فرهنگی و تمدنی جامعه محلی خود برگزار کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین با برگزاری رویدادها، همایش ها، جشنواره ها و دورهمی های تخصصی برای اعضای جامعه دریایی، درباره فرصت ها، چالش ها و روش های حل مساله و نیز بهبود فرایندها و مقررات دریانوردی با همدیگر به هم اندیشی و گفتمان سازی بپردازند؛ اما برای نگارنده این نوشتار به عنوان یک ساحل نشین کرانه ساحلی دریایی پارس همواره این سوال جدی و پرسش بنیادین مطرح بوده که چرا تاکنون بخش عمده رویدادهای ملی و بین المللی دریانوردی در کشور ایران به میزبانی پایتخت سیاسی کشور در تهران انجام می شود نه پایتخت دریایی ایران یعنی بندرعباس؟!
هر چند این رویدادهای نمادین تنها بخشی کوچکی از جریان گفتمان سازی جهانشمول برای فراهم نمودن بسترهای فکری و زیرساخت های فرهنگی فرآیند شکل گیری اقتصادهای دریاپایه و تمدن های نوین دریایی محسوب می شود و چه در تهران برگزار شود یا در بندرعباس و بوشهر و چابهار و بندر امام خمینی( ره)، قطعا با برگزاری و مراسم و سخنرانی و لوح تقدیر به تنهایی نمی توان بازنمایی دقیق و درستی از پلتفرم ایونت (سمینار و کنفرانس) و رویدادی دریامحور مدنظر سازمان جهانی دریانوردی به مخاطبان عرضه کرد.
ولی صدالبته با نگاهی خوشبینانه و عینکی تحسین آمیز، برگزاری چنین مراسمی در تهران با فاصله یکهزار و ۴۰۰ کیلومتر دور از دریاهای آزاد، هر چند در قالب مراسمی کلیشه ای و تکراری، رویدادی قابل اعتنا برای تکریم جامعه دریایی و فرصتی مغتنم برای معرفی هرچه بیشتر این صنعت پیشرو در توسعه پایدار کشور به بیش از ۸۵میلیون نفر از شهروندان این سرزمین بشمار می رود که بسان روشن کردن شمعی در فضای تاریک ناشناخته های جامعه ایرانی در زیست بوم بیکران اقیانوس توسعه دریامحور خواهد بود.
جامعه ای که تمدن های بزرگ دریایی عهد باستان، از شروع دوره تاریخی و عصر آریایی ها گرفته تا عهد امپراتوری هخامنشیان و ساسانیان و سپس تا سده های میانی دوره شکوفایی تمدن اسلامی (پادشاهان هرموز و افشاریان و صفویان در خلیج فارس) دارای پشتوانه تمدن دریایی بسیار درخشانی در عرصه تجارت و تعاملات دریایی است اما مردمان قرن پانزدهم خورشیدی در ایران، شوربختانه امروز با موج و دریا، کرانه های ساحلی و پسکرانه های آن، کشتی و بندر، لنج و صید، سکو و اسکله و حتی جزیره و جنگل های دریایی و دنیای زیر آب و دیگر جاذبه های پنهان و پیدای این زیست بوم شگفت انگیز، بسیار غریبه و بیگانه هستند.
آیمو (سازمان بین المللی دریانوردی) برای گرامیداشت روز جهانی دریانوردی روز دقیقی اعلام نکرده و مناسبت آن بر اساس انتخاب سازمان مرجع دریایی کشورهای عضو و متناسب با فرهنگ، اقلیم و مقتضیات تاریخی و تمدنی جوامع محلی، در بین ملت ها و دولتهای جهان متغیر است، اما معمولاً آخرین روز ماه سپتامبر به عنوان روز جهانی دریانوردی (هشتم مهر) و هفته نخست مهرماه (به عنوان هفته ملی دریانوردی در هر کشور) در بیشتر بنادر و مناطق دریایی جهان چنین رویدادی برگزار میشود.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، سازمان جهانی دریانوردی، در سال ۱۹۷۸ میلادی برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی روز ۲۹ سپتامبر (مطابق با هشتم مهر در سال های غیرکبیسه و در سال های کبیسه، هفتم مهرماه)، به عنوان روز جهانی دریانوردی انتخاب کرد و به تمامی کشورهای عضو نیز توصیه کرد که این روز را گرامی بدارند؛ بر همین اساس، همه سازمان ها، شرکت ها، موسسات دریایی و جامعه دریایی به همین بهانه در روز جهانی دریانوردی، گردهم جمع میشوند.
خلاصه اینکه در تجربه جهانی سابقه برگزاری رویدادهای جهانی صنعت دریانوردی قدمتی کمتر از نیم قرن دارد اما هزاران سال است که ایرانیان و به ویژه ساحل نشینان دریای پارس به دلیل پیشینه کهن صنعت دریانوردی و ظهور و تجلی تمدن های بزرگ دریاپایه که حتی همزمان با قرون وسطی و عصر تاریکی جهان غرب، طی سدههای طولانی و متوالی، حکمرانی فراقارهای و امپراتوریهای جهانی را تجربه کردهاند، مناسبت ها و روزهایی مرتبط با جشنهای دریایی و حرفه دریانوردی وجود داشته که نیاکان ساحل نشین و دریاپیشه ما، آن روزها را به زیباترین و باشکوه ترین رخداد انسانی گرامی میداشتهاند و در این مناسبت ها به برگزاری آیین دریایی با لحاظ مناسک و رسم و رسوم خاصی میپرداختهاند.
بر اساس منابع مکتوب، تاریخ شفاهی، سفرنامه های جهانگردان و مستندات تاریخی باقیمانده از آن دوران، ایرانیان نخستین ملتی هستند که روز جهانی دریانوردی (روز حقیقی آرامش دریا و آغاز مسافرتهای ایمن و امن دریایی با تعبیر جامعه محلی جنوبیها؛ «سفر گپ») را بر اساس دانش بومی و با درایت و هوش خدادادی ابداع کردند و افتخار تعیین این روز جهانی تحقیقا متعلق به ایرانیان است.
نیاکان دانشورز عهد باستانی ما، روز ۱۰ مردادماه هرسال را که برابر است با روز اول ماه اوت میلادی به نام «نوروز دریا» مینامیدند و آن را روز شروع دریانوردی و آغاز تقویم منحصربهفردی با عنوان «گاهشماری دریایی» قرار داده بودند؛ این روز خجسته تابستانی که آغاز آرامش آبها و بهار دریا و وزش بادهای موسمی است، هنگامه جشن و پایکوبی و نیایش آفریدگار جهان هستی بود و ساحل نشینان دریای پارس با گل و گیاه و شاخههای سبز درختان از جمله موز و نارگیل و میوههای گرمسیری به میانه دریا میرفتند و پس از شکر و سپاس به درگاه خداوند که دریا را برای آنها آفریده و آن را رام و مسخر آنان ساخته است گل و گیاه و میوهها را به نذر فرشته آب و دریا به پیشگاه خداوند هدیه میکردند و به آبهای بیکران دریای پارس که به اعتقاد ایرانیان شامل دریای سرخ، دریای فارس، دریای مکران، دریای هند و دریای چین میشد میریختند و به شادی میپرداختند؛ آنان پس از یک روز شادمانی، به بنادر و جزایر و سواحل محل سکونت خود باز میگشتند و از فردای آن روز با امید فراوان به عنایت خداوند سفرهای دور و دراز دریایی خود را آغاز میکردند.
مراسم روز دریانوردی در بین دریانوردان و دریاورزان و ساکنین سواحل دریاهای سرخ، فارس، مکران و هند که با تقویم نوروزی و دریایی ایرانیان آشنا بودند، در عصر حاضر هم در برخی روستاهای ساحلی جزیره قشم، کنگ و مناطقی دیگر از کرانه ساحلی جنوب ایران، تاحدودی زنده و پابرجا مانده که میتوان با حمایت حداکثری ارگانهای دریایی و همگرایی و همداستانی جامعه دریایی به ویژه بخش خصوصی، به عنوان یک «میراث ناملموس» در فهرست داشته های تمدنی بشری ثبت و ضبط شده و به صورت یک آیین فراگیر جهانی مورد توجه قرار گیرد و ثبت پرونده آن با رویکرد برندسازی «ایران؛ تمدن کهن دریایی» در مجمع عمومی سازمان بین المللی دریانوردی نیز مورد پیگیری و ثبت جهانی قرار گیرد.
از عهد باستان تاکنون دریا نقش کلیدی در پیدایش تمدن های بشری، ساختن شهرهای باشکوه، استمرار مدنیت و تکامل بخشی به امپراتوریهای بزرگ جهانشمول داشته است؛ به همین خاطر، بیشتر تاریخ نگاران معتقدند که آب و دریا، بنیادساز تمدن بوده است.
اما شوربختانه توسعه سرزمینی در ایران طی سدههای اخیر بهصورت پشت به دریا بوده و آثار و پیامدهای این مدل توسعه بر آمایش سرزمینی کنونی این سرزمین هویداست، از همین رو برخلاف میانگین دنیا که حدود ۴۰ درصد از جمعیت در فاصله ۱۰۰ کیلومتری سواحل مستقر هستند، تنها کمتر از ۱۸ درصد از جمعیت کشور در این قلمروهای دریایی (شمال و جنوب) استقرار دارند.
این در حالی است که ایران به سبب برخورداری از حدود پنج هزار و ۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی و ۳۰ جزیره در شمال و جنوب، همجواری دریایی با ۱۲ کشور، عبور پنج کریدور بینالمللی ترانزیت دریایی، وجود منابع قابل توجه انرژی (نفت و گاز) در خلیج فارس و دسترسی به آبهای آزاد در سواحل مکران از موقعیت بسیار برجستهای برای توسعه دریامحور بهرهمند بوده و این غفلت تاریخی از توسعه و آبادانی قلمروهای دریایی و رونقبخشی به اقتصاد آبی کشور، از یکسو سبب هدر رفت بسیاری از فرصتهای ناب رشد و جهش اقتصاد ملی و از سوی دیگر قدرت یافتن رقبای منطقهای و کسب درآمدهای سرشار توسط آنان شده است.
جمهوری اسلامی ایران در چارچوب دکترین دیپلماسی دریایی، افزایش تعاملات با همسایگان و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به منظور تبدیل به یک قدرت منطقهای تاثیرگذار بر معادلات جهانی و نیز برخورداری از اقتصادی متنوع، چندمحصولی و غیروابسته به نفت، باید ایده «بازگشت به دریا و توسعه دریامحور» را بهعنوان یک راهبرد جدی برای تحول در سازوکارها و نظامات توسعهای سرزمین و نیز تکوین و ارتقای تمدن ایرانی مدنظر قرار دهد.
امروزه روز، گستره و دامنه ارتباطات دیداری، شنیداری و گفتاری بر بستر شبکه های اجتماعی و پلتفرمهای استارت آپی، نقش برجسته ای در توسعه همکاری های بین المللی کشورها و نشر تجربیات و دستاوردهای تجاری، اقتصادی، علمی، فرهنگی، هنری و تاریخی ایفا می کند.
پس در این هندسه، اگر دریا را آیینه نمای تمدن و فرهنگ متصور باشیم، دریانوردان بسان رسانه های عصر جدید و روایتگران تبادل فرهنگی و سفیران علمی فرهنگی یک ملت محسوب می شوند که اگر به دانش روزآمد دنیا در زمینه تولید محتوای رسانه ای مجهز شوند، میتوانند فراتر از یک شهروند عادی شاغل در صنعت عمل نموده و کنشگری رسانهای کوششگران این حرفه خطیر و پرمخاطره، می تواند ابعاد بین المللی و کارکردهای دیپلماتیک در شکل دهی به افکار عمومی جهان و ساختن تصور مثبت و متمدنی از یک برند ملت- دولت داشته باشد.
این راهبرد و جهان بینی دریامدارانه در توسعه ملی سرزمین اسلامی ایران پرافتخار، ترجمان فرهنگی و تمدنی روزآمدی است از اقتصاد پلتفرم دریاپایه که میتوان با تکیه بر توان دانش، تخصص و قدرت تولید محتوای شماری افزونبر ۱۲۰ هزار نفر عضو جامعه دریانوردی ایران، شبکهای فراگیر از دیپلماسی دریایی در عرصه جهانی، مقابله با ایران هراسی و ساختن تصویری نیکو و متمدنانه از برند ایران را در هندسه رسانه های اجتماعی بازنمایی کنند.
« فعال رسانه و پژوهشگر توسعه دریامحور»
برچسبها جمهوری اسلامی ایران اقتصاد مقاومتی روز جهانی دریانوردی هرمزگان خلیج فارس بندرعباسمنبع: ایرنا
کلیدواژه: جمهوری اسلامی ایران اقتصاد مقاومتی روز جهانی دریانوردی هرمزگان خلیج فارس بندرعباس جمهوری اسلامی ایران اقتصاد مقاومتی روز جهانی دریانوردی هرمزگان خلیج فارس بندرعباس بین المللی دریانوردی روز جهانی دریانوردی سازمان بین المللی توسعه دریامحور بین المللی جامعه دریایی دریای پارس بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۳۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاهطلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او میخواهد شبکه اتحادهای واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزشهای غربی" یاد میکند را از نهادهای بین المللی حذف نماید. او میخواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهادها و هنجارهای جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزشهای چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.
شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاریهای بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعهای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق مییابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.
در خارج از چین چنین سخنرانیهای دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقامهای امریکایی نادیده گرفته میشوند. علت مشخص است: به نظر میرسد تعداد زیادی از برنامههای چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک میشوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.
پیشنهادهای چین به بسیاری از کشورهایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شدهاند قدرت میبخشد. ابتکارعملهای چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی میشوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشورهای غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمانهای چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کمتر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.
دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز میشود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حلها قلمداد میشود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت میکند.
پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش میبرد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشورها قانع کننده باشد. کشورهایی که دموکراتیک نیستند انتخابهای شان تایید خواهد شد. کشورهایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرتهای بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرتهای اصلی دموکراتیک نیز میتوانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالشهای امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.
شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهادهای چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال میکنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.
برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجارهایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر میگیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامههای جهانیای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعملها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیازهای زیرساختی اقتصادهای نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.
ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار میدهد. چین در این راستا از طریق سازمانهای همکاری مشترک از پروژههای در مقیاس کوچک حمایت میکند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی میپردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا میدهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشورهای دیگر را متهم میکند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.
ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حلهای چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشورهایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد میکنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت میکنند. در پشت این لفاظیها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستمهای اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشورها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کردهاند و استدلال میکنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.
با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش میبرد که کشورهایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.
این استراتژی مدعی است که دولتها حقوق را تعیین میکنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنتهای فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار میکنند تا کشورها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قراردادهای مهم با کشورها، ادغام ابتکارعملها یا اجزای آنها در سازمانهای چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آنها در نهادهای حاکمیتی جهانی.
چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعملهای خود انجام میدهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلماتهای چینی اغلب در کنفرانسها سخنرانی میکنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعملهای مختلف چین در رسانههای خبری محلی منتشر میکنند.
این دستگاه دیپلماسی توسط شبکههای رسانهای چینی به همان اندازه گسترده حمایت میشود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.
کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایتها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولتها هنجارها و فناوریهای چینی که آزادیهای سیاسی و مدنی را سرکوب میکنند بیشتر بپذیرند پکن بیشتر میتواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.
علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانورها با تعداد فزایندهای از کشورها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.
چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعملهای خود فراهم میکند و به دیگر کشورها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر میدهد و مقامهای چینی را قادر میسازد تا در صورت بروز فرصتها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخهای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازهای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.
ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزایندهای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم میکند.
بخشی از این که چرا تلاشهای پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالشهای جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحرانهای بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر میگذارند. بسیاری از کشورها بر این باورند که سازمان ملل و نهادهای آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمیدهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزایندهای خارج از نهادها و هنجارهایی که به ایجاد آنها کمک کرد عمل میکند: اعمال تحریمهای گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهادهای بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافقهای جهانی.
سرانجام، چارچوب بندی دورهای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامهها و دموکراسیها تقسیم شده است بسیاری از کشورها از جمله برخی از کشورهای دموکراتیک را از خود بیگانه میکند.
حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور میتواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.
بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوههایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوکهای سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است.
اقتصادهای نوظهور و کشورهای غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقهای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشورها نیز در دستور کار قرار دهد. کشورهای بیش تری باید وارد شبکههایی شوند که واشنگتن ایجاد میکند تا زنجیرههای تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشورهایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث میشود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشورها ارائه دهد.
هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه میکند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربردهای کامل آن مورد توجه قرار میگیرد هوش مصنوعی به هنجارهای بین المللی جدید و نهادهای بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشورهایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکتهای دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.
در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینههای جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظیهای بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.
چین درست میگوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد". با این وجود، پایههای این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصههای دموکراسیهای مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالشهای جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد میکند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحادها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرتهای بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.